محل تبلیغات شما

فیلسوفان ما انسان را عالم صغیر و داننده و شناسنده موجودات و نیوشای سخن حق می‌ دانستند. آدمی با خرد خود می شناسد و عمل می کند و با روح و جان خود، عشق می ‌ورزد. فلسفه گزارش این شناخت و عمل و عشق ورزیدن است.

 در قدیم فلسفه گرچه به نظری و عملی و هر یک از آنها به شعبه‌ هایی تقسیم می شده است، فلسفه دین و فلسفه علم و فلسفه تکنیک و فلسفه تعلیم و تربیت و فلسفه ت و فلسفه فرهنگ و فلسفه تاریخ اگر بوده از کل فلسفه جدا نبوده است. فیلسوفان قدیم در باب تاریخ و تربیت و فرهنگ و ت و علم و عمل بحث داشته‌‌اند اما تا دو قرن پیش فلسفه به شعبه‌هایی مثل فلسفه علم و فلسفه تاریخ و . تقسیم نشده بود.

 در آثار افلاطون پرسش­‌هایی مثل دین چیست، ادراک چیست، ت چیست، تربیت چیست، عدالت چیست و . مطرح شده است اما همه اینها در ذیل یک فلسفه قرار دارند.

 در دوران جدید از آن جهت که اموری مثل دین و ت و فرهنگ و علم و تکنولوژی و تاریخ به عنوان جلوه‌­های نمایان وجود پدیدار شده­‌اند بحث خاص تفصیلی درباره آنها به نحوی استقلال پیدا کرده است. نه اینکه بر حسب اتفاق چیزی به نظر این یا آن فیلسوف رسیده باشد یا کسی به اقتضای مصلحتی تصمیم گرفته باشد به فلسفه علم یا فلسفه دین و فلسفه تاریخ تأسی کند.

تعبیر فلسفه مضاف هم تعبیر دقیقی نیست زیرا فلسفه به چیزی اضافه نمی شود 

و اگر مثلاً در فلسفه تاریخ در ظاهر اضافه می بینیم، اضافه اشراقیه است. فلسفه علم ظهور ماهیت و شرایط و امکان­‌های علم است نه اینکه فلسفه به علم اضافه شده باشد و بالاخره فلسفه را به قصد بهره برداری نمی‌ سازند و نمی توان ساخت.

 فلسفه ما را به طرح کلی جهان متوجه می‌ کند اما طرح مهندسی برای ساختن جهان نیست.


همان که هستیم بایست باشیم

شعر حافظ= امید به راه و از راه ماندگی

اکهارت توله(تولی)

فلسفه ,علم ,تاریخ ,دین ,ت ,چیست، ,و فلسفه ,فلسفه علم ,فلسفه تاریخ ,علم و ,ت و

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دستگاه اسیاب و بازیافت سیم مس راز شاد زیستن روانشناسی موفقیت quiprivunaf Malcolm's memory تنهایی های من ( پریسا ) skyrgakindswar jubustredbrea اخبار فناوری و تکنولوژی ثبت شرکت - ثبت برند - ثبت برند فارسی منتظران ظهورامام زمان نقده