یا ت دانش است و نسبتی با حقیقت دارد و یا تنها یک فن است؟ مطابق تفکیک دوآلیستی تئوریا از پراگما که ریشهای یونانی دارد، ت متعلق به حکمت عملی و بنابراین مربوط به حوزهی پراگما است. در چنین تصویری، دانش ت نمیتواند ساحت آشکارگی حقیقت باشد؛ بدینگونه، سپهر ی، سپهر اجماع و خطابههای اقناعی خواهد بود. در مقابل این دیدگاه مبتنی بر متافیزیک و ریطوریقا، حکمای الهی در ایران ت را متعلق معرفت و حکمت میدانند. بنابراین کشف حقیقت ت بهمثابه تدبیر منزلِ دنیایی، معطوف به حضور و آشکارگی وجود است. در این اثر، ما به بررسی اندیشهی ی عرفا و حکمای الهی در باب ت میپردازیم که در پی کشف حقیقتِ تاند. همان که هستیم بایست باشیم
شعر حافظ= امید به راه و از راه ماندگی
اکهارت توله(تولی)
ت ,حقیقت ,پراگما ,بنابراین ,آشکارگی ,متعلق ,الهی در ,حکمای الهی ,است در ,میدانند بنابراین ,منزلِ دنیایی،
درباره این سایت